Web Analytics Made Easy - Statcounter

سردار رودکی فرمانده لشکر ۱۹ فجر در دوران دفاع مقدس می‌گوید که عراقی‌ها فکر نمی‌کردند ما پس از عدم موفقیت در عملیات کربلای چهار، عملیات بزرگی انجام بدهیم که سرنوشت جنگ را رقم بزند؛ دشمن در کربلای پنج غافلگیر شد.

گروه سیاسی ایران اکونومیست-سردار «محمدنبی رودکی» اهل شیراز و فرمانده لشکر 19 فجر در دوران دفاع مقدس است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت سپاه درآمد و در اندیشه کمک به نهضت‌های اسلامی آماده رفتن به افغانستان برای مقابله با ارتش سرخ شوروی و کمک به مردم مسلمان آن کشور بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او در ناآرامی‌های کردستان و در غائله‌ای که کومله، دموکرات، رزگاری، خبات و... در غرب و شمالغرب کشور به وجود آورده بودند، مشق رزم کرده بود و در عملیات آزادسازی سنندج نیز حضور داشت.

اما آن روزی که او می‌خواست عازم افغانستان شود، ناقوس جنگ با شکستن دیوارهای صوتی‌ تهران و چند شهر دیگر توسط جنگنده‌های عراقی نواخته شد. رودکی از همان جا عازم جبهه‌های غرب و جنوب شد. یک روز در ایلام، یک روز در مهران و یک روز در آبادان با دشمن بعثی جنگید.

رودکی مدتی بعد فرمانده گردان و سپس فرمانده تیپ شد. او در عملیات فتح المبین فرمانده تیپ امام سجاد (ع) بود. سپس لشکر فجر تشکیل شد و او تا پایان جنگ و زمانی که قطعنامه 598 پذیرفته شد، فرماندهی آن لشکر را برعهده داشت.

در گفتگوی ذیل که به مناسبت سالروز آغاز عملیات کربلای پنج منتشر می‌شود درباره دو عملیات بزرگ ایران در دوران جنگ تحمیلی یعنی عملیات‌های کربلای چهار و کربلای پنج که در دی ماه سال 65 اجرا شد و تا نخستین روزهای سال 66 به طول انجامید، بحث شده است. ­ 

در تک فرعی کربلای چهار موفق شدیم

* عملیات کربلای چهار با چه هدفی اجرا شد و چرا به اهدافش دست نیافت و در همان ابتدای راه متوقف شد؟ شما در آن عملیات چه ماموریتی داشتید و چه مقدار توانستید پیشروی کنید؟

عملیات‌های کربلای چهار و کربلای پنج به فاصله پانزده شانزده روز از یکدیگر انجام شدند. از تجربه عملیات والفجر هشت (عبور از اروند) برای اجرای این عملیات‌ها استفاده شد. از این رو غواص‌های بسیاری برای اجرای عملیات و عبور از اروند و آب‌گرفتگی‌ها تربیت شدند و آموزش دیدند. نیروهای غواص برای آموزش به مناطق مختلف کشور ‌رفتند؛ از هرمزگان و میناب گرفته تا همان نزدیکی‌ها در خوزستان و در سد دز. دشمن در منطقه شلمچه، آب گرفتگی‌های بسیاری روبروی مواضع ما و خودش ایجاد کرده بود.

در عملیات کربلای چهار، ما (لشکر 19 فجر استان فارس) و تیپ 57 حضرت ابوالفضل (ع) لرستان به فرماندهی سردار روح‌ الله نوری (جانشین کنونی نیروی زمینی سپاه) ماموریت داشتیم تا در تک پشتیبانی به مواضع دشمن در منطقه پنج ضلعی (شلمچه) یورش ببریم. تک اصلی عملیات با حضور یگان‌های مختلف سپاه همچون لشکر 14 امام حسین (ع) اصفهان به فرماندهی حسین خرازی در مناطق ام‌ الرصاص و جزیره مینو با تاکتیک عبور از اروند و گذر از جزیره‌های آن منطقه یعنی ماهی، ام الرصاص و ام البابی اجرا شد.

منطقه عملیاتی ما (تک پشتیبانی) از منطقه اصلی اجرای عملیات، فاصله سی چهل کیلومتری داشت. هدف از اجرای تک پشتیبانی در این عملیات و در هر عملیات دیگری این است تا دشمن در شناخت تک اصلی دچار سردرگمی و تاخیر شود و نیروهای تک اصلی در مدت زمان غافلگیری دشمن بتوانند پیشروی‌های خوبی در عمق خاک دشمن داشته باشند؛ همانند آن کاری که در عملیات والفجر هشت انجام شد. تک اصلی در منطقه فاو انجام شد. تک پشتیبانی نیز توسط قرارگاه نجف در منطقه ام الرصاص اجرا شد. ضمن اینکه یک عملیات بزرگ مهندسی فریب در هور (مناطق عملیاتی خیبر و بدر) انجام شد. دشمن در آن عملیات در شناسایی تک اصلی دچار سردرگمی شد و یگان گارد ریاست‌جمهوری که مهمترین نیروی ارتش عراق بود با تاخیر به منطقه عملیاتی فاو رسید. وقتی هم که رسید به دلیل آرایش نامناسب، شبانه مورد هجوم نیروهای خودی قرار گرفت.

عملیات کربلای چهار در منطقه اصلی به دلیل هوشیاری دشمن با موفقیت همراه نشد، اما ما در منطقه پنج ضلعی علی‌رغم اینکه با موانع متعدد و متنوعی همچون سیم خاردار‌ها، هشت پری‌‌ها، خورشیدی‌ها و... روبرو بودیم، توانستیم پیشروی‌های خوبی داشته باشیم و بر منطقه پنج ضلعی مسلط شویم. نیروهای لشکر 19 فجر اعم از غواص و غیرغواص برای رسیدن به شلمچه تدابیر زیادی اندیشیدند. به طور مثال طراحان ما توانستند در محل نصب موتور و پروانه‌های قایق‌های موتوری تغییراتی ایجاد کنند تا سطح آن را بالاتر بیاورند که نیروهای قایق‌سوار ما هم بتوانند به سرعت از آبگرفتگی‌ها عبور کنند و خود را به مواضع و خط دشمن برسانند. ما موج دوم نیروهایمان را با قایق جابجا کردیم.

اما ساعاتی پس از آغاز عملیات به ما نیز دستور توقف و عقب نشینی داده شد. محسن رضایی (فرمانده کل سپاه) بعداً به من گفت که آن شب به تو دستور عقب‌نشینی دادم تا منطقه بکر بماند و از آنجا بتوانیم عملیات جدیدی علیه دشمن اجرا کنیم.

تردید فرماندهان در اجرای کربلای پنج

پس از راهکاری که شما به دست آوردید، عملیات کربلای پنج اجرا شد. اجرای عملیات جدید با چه هدفی و با چه منطقی صورت گرفت؟

پس از توقف عملیات کربلای چهار، علی‌رغم اینکه تعدادی از یگان‌ها به لحاظ نیروی انسانی آسیب دیده بودند، اما بسیاری از نیروها حتی وارد خط هم نشده بودند. حدود 260 گردان برای رزم در عملیات کربلای چهار آماده شد که بین 30 تا 40 گردان آسیب دیدند و الباقی دست نخورده و حتی عملیات نکرده باقی مانده بود. ما با 220 گردان وارد عملیات کربلای پنج شدیم و بیش از دو ماه جنگیدیم.

نیروهای رزمنده و بسیجی‌ها به جبهه آمده بودند تا عملیاتی انجام بدهند و یک پیروزی بزرگ در میدان رزم کسب کنند. صدام و ارتش عراق هم با این تصور که عملیات بزرگ سالیانه سپاه با شکست مواجه شده است، نیروهایشان را از حالت آماده‌باش خارج کردند و حتی به برخی از یگان‌ها مرخصی و به برخی از نیروها و فرماندهان تشویقی دادند. صدام نیز در یک حرکت نمایشی به شکرانه شکست نیروهای ایرانی به مکه رفت.

آقای رضایی و تعدادی از فرماندهان گفتند که باید از این فرصت استفاده کرد و با اجرای سریع عملیاتی دیگر دشمن را غافلگیر و پیروزی بزرگی کسب کنیم. اما در این خصوص بین فرماندهان تردیدهایی وجود داشت. برخی به پیروزی امیدوار و برخی از پدید آمدن یک شکست مجدد نگران بودند. جلسات متعدد و طولانی برگزار شد. آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء و کسی که از سوی امام خمینی (ره) عهده‌دار امور جنگ بود نیز در آن جلسات حضور داشت. هر کدام از فرماندهان نظرات خودشان را بیان کردند تا اینکه بالاخره تصمیم گرفته شد عملیات کربلای پنج در نیمه شب نوزدهم دی ماه سال 1365 با رمز مبارک «یا زهرا (س)» اجرا شود. نوارهای آن جلسات در مرکز اسناد جنگ سپاه موجود و متن مشروح صحبت‌ها نیز منتشر شده است.

اجرای عملیات کربلای پنج با موفقیت همراه بود و همانطور که پیش‌بینی می‌شد عراقی‌ها از یورش رزمندگان ایرانی و بسیجیان غافلگیر شدند. آن‌ها تصور نمی‌کردند که ما به سرعت به سراغشان برگردیم.

یک متر شلمچه به ده متر دیگر زمین‌ها

زمین شلمچه، منطقه‌ای به حساب می‌آمد که عبور از آن سخت است. در گذشته نیز چند بار تلاش شد تا از این منطقه به دشمن ضرباتی وارد شود، اما موفقیتی به همراه نداشت. چرا این بار توانستید از شلمچه عبور کنید و به دروازه بصره نزدیک شوید؟

منطقه عملیاتی کربلای پنج برخلاف سایر عملیات‌های بزرگ دوران دفاع مقدس همچون عملیات‌های بیت المقدس، رمضان و خیبر، منطقه کوچکی بود، اما ارزش آن منطقه نسبت به سایر مناطق بیشتر بود. به گونه‌ای که یک متر پیشروی در شلمچه با ده متر و بلکه صد متر پیشروی در هور برابر بود؛ این را آقای هاشمی و فرماندهان ارشد نیز در جلسات بیان می‌کردند.

به هر ترتیب در آن منطقه عملیاتی محدود، چند لشکر همچون لشکر امام حسین (ع) به فرماندهی شهید حسین خرازی، لشکر عاشورا به فرماندهی امین شریعتی، لشکر ثارالله به فرماندهی شهید قاسم سلیمانی، لشکر نجف اشرف به فرماندهی شهید احمد کاظمی، لشکر المهدی به فرماندهی محمدجعفر اسدی، لشکر نصر به فرماندهی محمدباقر قالیباف، لشکر سیدالشهدا به فرماندهی علی فضلی، لشکر محمد رسول الله به فرماندهی محمد کوثری، لشکر کربلا به فرماندهی مرتضی قربانی و لشکر امام رضا به فرماندهی اسماعیل قاآنی وارد عمل شدند.

جابجایی نیروها از منطقه عملیاتی کربلای چهار به شلمچه در مدت زمان کوتاهی انجام گرفت. در بین دو عملیات چند روزی هوا ابری و بارانی شد و فرصتی به وجود آمد تا فرماندهان لشکرها بتوانند به دور از دید دشمن و دکل‌های دیده‌بانی بلندی که برافراشته بودند، نیروهایشان را جابجا کنند. ما که در آن منطقه مستقر بودیم و نسبت به زمین نیز آشنایی داشتیم، ماموریت یافتیم تا فرماندهان و نیروهای سایر یگان‌ها را نیز به منطقه آشنا کنیم. در این رابطه نیروهای اطلاعات عملیات لشکر نقش مهمی ایفا کردند.

عملیات کربلای پنج در چند مرحله انجام شد و حدود 75 روز به طول انجامید. ما در آن عملیات در برابر ارتش عراق که تمام توان خود را برای دفاع به میدان آورده بود، تا پای جان ایستادگی کردیم. میزان مهماتی که ارتش عراق در عملیات کربلای پنج و برای حفظ دروازه بصره به کار گرفت، تا آن زمان بی‌سابقه بود. در بیشتر منطقه عملیاتی شلمچه، زمین از شدت و میزان انفجارها سیاه و سوخته شده بود. بوی باروت و خمپاره تمام منطقه را فرا گرفته بود. در چنین شرایطی ما توانستیم شلمچه و پنج ضلعی را از دشمن بگیریم، موفقیت بزرگی به دست بیاوریم و پازل موفقیت‌هایمان را پس از تسلط بر جزایر و فاو تکمیل کنیم.

پیشروی در شلمچه نیازمند تانک بود

ارتش و نیروهای ارتش در اجرای عملیات یا پشتیبانی از آن چه نقشی داشتند؟

اگرچه عملیات کربلای پنج توسط سپاه طراحی و اجرا شد، اما نیروهای ارتش در حوزه‌های پشتیبانی هوایی و توپخانه‌ای نقش مهم و موثری ایفا کردند. آن‌ها در دیگر عملیات‌ها نیز پشتیبانی‌های خوبی از نیروهای رزمنده و سپاهی داشتند. اوج آن،‌ عملیات والفجر هشت بود که ارتش با ایجاد قرارگاه هواییی رعد در تامین امنیت آسمان فاو و انهدام جنگنده‌های دشمن که در آن عملیات بی‌سابقه بود و رکورد جدیدی به ثبت رسید، کارنامه درخشانی از خود بر جای گذاشت.

در جریان عملیات کربلای پنج نیز با درخواست محسن رضایی فرمانده کل سپاه، برخی از تجهیزات زرهی ارتش در اختیار سپاه قرار گرفت. پیشروی و مقابله با دشمن بعثی در زمین شلمچه نیازمند توان زرهی بود. ما در عملیات رمضان به موفقیت نرسیدیم چون محدودیت توان زرهی داشتیم. شاید اگر صد دستگاه تانک بیشتری داشتیم، می‌توانستیم موفق شویم. ارتش در این حوزه از توانمندی‌های خوبی برخوردار بود. البته یگان‌های زرهی و تانک‌های ارتش کمی با تاخیر آمدند و در عملیات کربلای هشت که در ادامه عملیات کربلای پنج طراحی و در فروردین 1366 اجرا شد به کار گرفته شد.

آخرین ماموریت با شهید خرازی

در عملیات کربلای پنج، سردار حسین خرازی که از فرماندهان توانمند سپاه بود به شهادت رسید. نقش ایشان در طول جنگ تحمیلی چه بود و چه خاطره‌ای از ایشان به یاد دارید؟

در عملیات کربلای پنج تعدادی از فرماندهان ارزشمند و با تجربه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند. حسین خرازی فرمانده لشکر امام حسین (ع)، اسماعیل دقایقی فرمانده لشکر بدر (متشکل از نیروهای مجاهد و احرار عراقی) و حجت الاسلام و المسلمین عبدالله میثمی مسئول دفتر نمایندگی امام خمینی (ره) در قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) از جمله این شهدا بودند.

از فرماندهان لشکر 19 فجر نیز افراد شاخص و درخشانی همچون هاشم اعتمادی فرمانده تیپ وابسته امام حسن (ع)، محمد غیبی جانشین تیپ و محمدجواد روزی‌طلب معاون نیروی انسانی تیپ در عملیات کربلای پنج به شهادت رسیدند. یاد و خاطره تمامی آن‌ها را گرامی می‌دارم.

شهید خرازی با آغاز ناآرامی‌ها در کردستان به همراه نیروهای اصفهانی که در راس آن‌ها آقای رحیم (سیدیحیی) صفوی بود به شمال غرب کشور رفت و در جریان آزادسازی شهر سنندج نقش آفرینی کرد. او سپس با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه‌های جنوب آمد و در خط شیر یا جبهه دارخوین در کنار فرماندهانی همچون علی زاهدی و محمدرضا ابوشهاب در برابر دشمن بعثی ایستاد. آن‌ها در جبهه دارخوین عملیات «فرمانده کل قوا خمینی روح خدا» را اجرا کردند که یک عملیات کاملاً موفق بود و زمینه‌ساز اجرای شکست حصر آبادان (عملیات ثامن‌ الائمه) شد.

حسین خرازی پیش از اجرای عملیات طریق القدس در آذر ماه سال 1360 که منجر به آزادسازی شهر بستان شد، پایه‌گذار تیپ امام حسین (ع) شد. آن تیپ از اولین یگان‌های رزم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. این تیپ که بعدها به لشکر ارتقا یافت با فرماندهی شهید خرازی در عملیات‌های مختلفی نقش‌آفرینی کرد و او در نهایت در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید.

من و شهید خرازی در عملیات کربلای پنج ماموریت مشترکی انجام دادیم. پنج شش روز بعد از آغاز عملیات، آقا رحیم که آن موقع جانشین فرمانده کل سپاه بود، من را صدا زد و گفت: در جزیره بوارین (در اروند) یگانی از نیروهای عراقی حضور دارد. شما و لشکر امام حسین (ع) به آنجا بروید و پاکسازی کنید.

نیروهای لشکر را آماده و شبانه حرکت کردیم. من سوار بر نفربر فرماندهی بودم. از آن نفربر عملیات را هدایت می‌کردم. نیم ساعت مانده به آغاز عملیات، حسین خرازی به نفربر من آمد و گفت: بیا با هم جلو برویم. گفتم: هنوز عملیات شروع نشده است! گفت: می‌خواهم با هم قدم بزنیم. از نفربر پیاده شدم و هر دو با بی‌سیم‌چی‌هایمان به راه افتادیم. نیروها نیز خودشان را به نقطه رهایی رسانده و آماده اجرای عملیات بودند.

در همین حین یک خمپاره به نزدیکی ما اصابت کرد و همه ما را به زمین انداخت. از آن خمپاره، دو ترکش نصیب من شد. یک ترکش به سرم اصابت کرد و یک ترکش به پایم خورد و آن را شکست. به حسین خرازی نگاه کردم. دیدم ایستاده و گرد و خاک لباسش را می‌تکاند. پرسید: چیزی نشد؟ گفتم نه و بلند شدم. اما تا ایستادم، دوباره زمین خوردم و نیروهای امدادی مرا به عقب و سپس به بیمارستانی در شهرضا منتقل کردند. چند روز بعد به جبهه بازگشتم و حسین خرازی دو هفته پس از آن اتفاق به شهادت رسید.

زورآزمایی نهایی با دشمن

پیروزی در عملیات کربلای پنج چه نتایجی به همراه داشت؟

عملیات کربلای پنج یک عملیات پیچیده، فشرده و سخت بود. آن عملیات صحنه زورآزمایی نهایی ما با دشمن بود. دشمن هر آنچه در توان داشت به میدان آورد و ما نیز با انگیزه و ایمان راسخ ایستادیم. ما در عملیات کربلای پنج، کمر ارتش عراق را شکستیم. اگر پشتیبانی‌های بیشتری از رزمندگان و جبهه‌های جنگ صورت می‌گرفت، می‌توانستیم کار صدام و ارتش عراق را یکسره کنیم. اما با این وجود پیروزی بزرگی در آن عملیات به دست آمد که مدیون مجاهدت‌ها و تلاش‌های شهدا، جانبازان، آزادگان و رزمندگان هستیم.

پیروزی در کربلای پنج همچون پیروزی در والفجر هشت یک دستاورد بزرگ بود. این دو عملیات سندهای افتخار نظام جمهوری اسلامی ایران و دفاع مقدس هستند. عبور از اروندرود دنیا را متحیر کرد و نظامیان کشورهای همسایه به خصوص پاکستان و سوریه متعجب بودند که چگونه ما از رودخانه‌ای با عرض بیش از 500 متر و با کمترین تجهیزات عبور کردیم. در عملیات کربلای پنج نیز نظامیان جهان متعجب شدند که ما چگونه از زمینی که به شدت مسلح بود و از کانال (دریاچه) پرورش ماهی عبور کردیم.

پیروزی در عملیات کربلای پنج در سرنوشت جنگ تاثیر گذاشت. این پیروزی موجب شد تا شورای امنیت و مجامع بین المللی، حقوق ایران را تا حدود زیادی به رسمیت بشناسند و قطعنامه 598 را که با قطعنامه‌های پیشین تفاوت بسیاری داشت، تنظیم کنند و به تصویب برسانند.

 

منبع: خبرگزاری تسنیم

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: عملیات کربلای پنج عملیات کربلای چهار منطقه عملیاتی فرماندهی شهید عبور از اروند شهادت رسید اجرای عملیات فرمانده لشکر آن عملیات آغاز عملیات عملیات بزرگ تک پشتیبانی شهید خرازی فرمانده کل حسین خرازی والفجر هشت لشکر 19 فجر ارتش عراق امام حسین لشکر امام دفاع مقدس عملیات ها پنج ضلعی انجام شد آن منطقه تک اصلی اجرا شد یگان ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۹۹۹۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جزئیات طرح آمریکایی - اسرائیلی برای مدیریت محاصره نوار غزه

در حالی که حملات مستمر رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه ماه‌هاست ادامه دارد و ظاهرا آمریکا تلاش می‌کند این حملات را متوقف کند، اما در عمل پیرو کابینه رژیم صهیونیستی است و هر دو در یک مسیر گام برمی‌دارند.

به گزارش ایسنا، روزنامه لبنانی «الاخبار» در گزارشی آورده است، رژیم صهیونیستی از هفتم اکتبر به جنگ مرگبار خود علیه مردم غزه ادامه می‌دهد و به نظر نمی‌رسد جنگ به این زودی‌ها پایان یابد. از این روی، دشمن برای مرحله بعدی هیچ برنامه عملی به جز نهادینه کردن اشغالگری و تحمیل این واقعیت که غزه دیگر مکان مناسبی برای زندگی نیست و نیز بهره‌برداری از هر فرصتی برای اخراج مردم، حال به صورت داوطلبانه یا به زور، از این باریکه ندارد.

از طرفی هم خشم ملت‌ها که به شیوه‌های مختلف ابراز شد توسط دولت‌های غربی به یک اقدام سیاسی منجر نشد و آمریکا هم از همان روز اول، تنها کاری که کرد بهبود وجهه جنایتکار و حامیانش از نقطه‌نظر انسانی بود و صرفا در خدمت ایدئولوژی رژیم صهیونیستی بود و نه برعکس.

از این منظر، هدف واقعی دشمن از آنچه در تمام اسناد مذاکرات آتش‌بس غزه ارائه می‌کند، آزادی اسرای صهیونیستی و بعد بازگشت مجدد به جنگ نسل‌کشی است، چیزی که آمریکایی‌ها با آن مخالفت نمی‌کنند؛ حال اظهاراتشان هر چه که باشد.

امروز موضوع جدید تنها تدارک ارتش رژیم صهیونیستی برای حمله زمینی به رفح نیست، بلکه اقدامات دائمی است که سراسر نوار غزه را به مناطقی تقسیم می‌کند و هدف دشمن این است که اولا بخش بیشتری از مناطق باریکه را غیرقابل سکونت کند و در نهایت مانع از بازگشت مردم به این مناطق شود و ثانیا یک منطقه نظامی در مرکز غزه بسازد و شمال و جنوب آن را از هم جدا کند و تنها راه اتصال، نقاط عبوری باشد که توسط ارتش رژیم صهیونیستی کنترل می‌شود.

علاوه بر تلاش میدانی دشمن، دولت «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا تصمیم گرفته پیرو کابینه رژیم صهیونیستی باشد. واشنگتن بر این عقیده است که حل و فصل جنگ غزه تنها با «نابودی» مقاومت غزه و ممانعت از هرگونه نقش آن در آینده یا در اداره سیاسی یا مدنی فلسطین امکان‌پذیر است. دولت آمریکا می‌خواهد در ماه‌های باقی مانده از دوره ریاست جمهوری بایدن یک کمپین انتخابات جهانی راه‌اندازی کند و بایدن را به‌عنوان «رهبر جهانی بشردوستانه» معرفی کند که به اصطلاح دنبال کمک به مردم غزه است تا آنها را از شر اشغالگر خلاص کند و مانع از سیطره مقاومت بر آینده این مردم شود.

بر این اساس، بایدن تصمیم گرفت ارتش آمریکا با همکاری آژانس توسعه این کشور، مدیریت عملیات کریدور دریایی بشردوستانه را بر عهده بگیرد و با ساز و کارهایی که توسط ارتش آمریکا تدوین و نظارت می‌شود و توسط ارتش رژیم صهیونیستی در ساحل کنترل می‌شود، کمک‌ها از طریق این کریدور دریایی از قبرس به غزه منتقل شود، البته مشروط بر اینکه یک شریک غربی نیز در این کار داشته باشد و به همین دلیل در حال گفت‌وگو با طرف انگلیسی است.

دولت آمریکا برای انجام این تصمیم، ماه گذشته تماس‌هایی برقرار کرد و فشارهایی را اعمال کرد و به گام‌های عملی رسید؛

اول: ابلاغ به قبرس مبنی بر اینکه طرح «آلماتیا» که دولت قبرس در پنج ماه گذشته روی تهیه آن کار کرده است، با یک عملیات بشردوستانه تحت نظارت آمریکا جایگزین شده است و آنچه از طرح قبرس باقی‌مانده استفاده از بندر «لارنکا» به عنوان مرکز راه‌اندازی و جمع‌آوری کمک‌ها و حفظ «صندوق آلماتیا» برای حمایت از کریدور بحری و تأمین مالی آن از آمریکا، اروپا، امارات، قطر و کویت است.

دوم: واگذاری آماده‌سازی مراحل عملی پروژه به فرماندهی مرکزی ارتش ایالات متحده، وزارت دفاع این کشور با همکاری آژانس توسعه ایالات متحده (USAID).

سوم: توافق با سازمان جهانی غذا (WFP) برای مشارکت در توزیع کمک‌ها در نوار غزه، بدون همکاری آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (آنروا). به نظر می‌رسد که توافق یکپارچه‌ای بین واشنگتن و قدرت اشغالگر برای تکمیل حذف این آژانس و ممانعت از فعالیت آن وجود دارد، حتی اگر از طرف‌های دیگری غیر از ایالات متحده بودجه دریافت کند.

تدارکات دشمن در زمین

در همین حال، دشمن در چندین سطح از جمله در بُعد میدانی شروع به کار کرده و یک موقعیت میدانی در ساحل غزه در مقابل منطقه مرکزی ساخت که از طریق آن، جاده اتصال بین خیابان‌های ساحلی «الرشید» و «الشرقی» (صلاح‌الدین) می‌گذرد و به منطقه «نتزاریم» معروف است، جایی که شهرک معروف اسرائیلی‌ها بوده است. دشمن با تعریض جاده بین غرب و شرق به عرض بیش از ۶۰ متر و ایجاد فونداسیون‌های بتنی در دو طرف جاده، طرح یکپارچه‌ای را تهیه کرده است که از حدود دو ماه پیش کار روی آن را آغاز کرده و هدفش این است که دو دیوار در ضلع جنوبی و شمالی بسازد تا دید را از دو طرف مسدود کند و تمامی شکاف‌ها را  که افراد می‌توانند با استفاده از آنها به دور از ایست‌های بازرسی تردد کنند، ببندد.

از سوی دیگر، واحدهای مهندسی با مشارکت نیروی اطلاعاتی در حال آماده‌سازی زیرساخت‌ها برای ایجاد ایست‌های بازرسی برای افراد عابر براساس همان مکانیسم کاری موجود در کرانه باختری و ورودی‌های اراضی ۴۸ هستند؛ به این شکل که یک گذرگاه انفرادی ایجاد شود که از هر دو طرف با آهن بسته می‌شود و به اندازه‌ای باریک است که اجازه عبور بیش از یک نفر را نمی‌دهد، سپس افراد عابر از دروازه‌های آهنی عبور می‌کنند که به آنها اجازه بازگشت از همان نقطه را نمی‌دهد، تا به این طریق، افراد عابر از طریق تجهیزات دیجیتال عظیم مرتبط با برنامه‌های ویژه که حاوی داده‌های فلسطینی‌ها هستند، توسط سیستم شناسایی دیجیتالی شناسایی شوند، تصویر چهره و اثر انگشت آنها ثبت شود و یک تصویری جامع از قد، وزن و علائم متمایز آنها به دست آید.

در عین حال، دشمن در چارچوب طرح ممانعت از حضور ساکنان، در حال تکمیل عملیات تراز کردن گسترده در اکثر محله‌های شرقی در مناطق شمالی و مرکزی تا جنوب غزه است، مناطقی که تهدیدی برای شهرک‌های صهیونیستی در غلاف غزه هستند. رژیم صهیونیستی همچنین در حال تراز کردن مناطق ویران شده در شمال غزه است. حتی هدف از حمله اخیر به مجتمع پزشکی الشفا تنها ضربه زدن به هر ظرفیت غیرنظامی برای اداره مناطق یا اجرای برنامه‌های کمک‌رسانی نبود، بلکه هدف ویرانگری محتویات مجتمع به منظور جلوگیری از راه‌اندازی مجدد سریع آن بود.

کریدور دریایی و طولانی شدن اشغالگری

پس از اینکه قبرس به تاییدیه‌های اولیه بیش از ۲۰ کشور و عدم اعتراض رسمی نیروهای اشغالگر و غیررسمی حماس تکیه کرد، قبرسی‌ها در مراحل اولیه مذاکرات احساس کردند که طرف اسرائیلی می‌خواهد این ایده کریدور در چارچوب طرح جامع او باقی بماند، نه اینکه به گذرگاهی دائمی تبدیل شود که به مرور زمان به مرکزی برای تبادلات تجاری و انسانی بین نوار غزه و جهان تبدیل می‌شود و امکان رفع محاصره را فراهم می‌کند.

بنابراین، طرف قبرسی تلاش کرد تا حمایت یک ائتلاف جهانی را به دست آورد و مانع از محدود شدن اداره این پروژه به طرف اسرائیلی شود. با این حال، قبرسی‌ها که در سال‌های اخیر از کابینه رژیم صهیونیستی حمایت زیادی کردند، از آنچه که یکی از مقامات امنیتی قبرس آن را «غرور اسرائیلی‌ها و درخواست‌های نامحدود آنها» خواند، ناامید شدند و همین مساله بر تلاش‌های طرف قبرسی بر برقراری روابط جدید و اقدامات اعتمادسازی با قدرت‌ها و کشورهای منطقه به منظور ممانعت از انعکاس حضور نظامی، امنیتی و تجاری فزاینده رژیم صهیونیستی در این جزیره سایه انداخت، به‌ویژه که دشمن به تمایز بین دو طرف جزیره توجهی ندارد و از طریق شبکه‌ای از بازرگانان، بزرگ‌ترین عملیات اکتساب را در هر دو قسمت جزیره رهبری می‌کند، اگرچه از حمایت رسمی بیشتری در نیکوزیا برخوردار است، اما «آشوب سازمان‌یافته» در بخش ترکیه‌ای جزیره نیز به او کمک شایانی می‌کند.

در حالی که مذاکرات بر سر ایده یک کریدور امن فعال و همیشه باز ادامه داشت، قبرسی‌ها اولین شوک را دریافت کردند، وقتی که آمریکایی‌ها به آنها اطلاع دادند که پروژه اساسی که قبرس با کشورها و سازمان‌ها آن را تبلیغ کرده است، دیگر وجود ندارد و در عوض، یک طرح جایگزین به رهبری ایالات متحده وجود دارد که مستقیما توسط کاخ سفید نظارت می‌شود و جزو «کمپین تبلیغاتی» انتخابات است. طرف آمریکایی تاکید کرد: این عملیات صرفا بشردوستانه بوده و دارای محدودیت زمانی است که اواخر ماه اوت به پایان می‌رسد. این عملیات توسط ارتش ایالات متحده انجام خواهد شد که در دریا مقابل سواحل قبرس و فلسطین مستقر خواهد شد و الزامات حفاظتی مستقیمی را برای کشتی‌های حامل کمک‌های انسانی از جزیره به اسکله و سکوی شناور در دریا فراهم می‌کند. تامین هزینه‌های لجستیکی و امنیتی عملیات را هم بر عهده دارد. آمریکایی‌ها تأکید کردند که در حال مذاکره با انگلیس در مورد امکان ماموریت دادن به یک شرکت خصوصی شامل اعضای سابق نیروهای ویژه و اطلاعات انگلیس هستند، زیرا کاخ سفید تصمیم گرفته است که هیچ سرباز آمریکایی در غزه حضور نداشته باشد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • علل موفقیت در فتح خرمشهر از زبان سرهنگ عراقی + ویدیو
  • کافی است انسان باشد!
  • لشکر پیروز ۲۵ کربلا در جبهه مقاومت درخشیده است
  • ثبت نام طولانی‌ترین پیاده‌روی اربعین آغاز شد
  • جزئیات طرح آمریکایی - اسرائیلی برای مدیریت محاصره نوار غزه
  • ویدئو| نوحه‌خوانی مداح عراقی برای عملیات «وعده صادق»
  • سلیمانی عملیات‌هایی داشته که هیچ ژنرال آمریکایی نداشته!
  • عملیات «وعده صادق» گوشه‌ای از اقتدار نیروهای مسلح کشور بود
  • دشمن دست به خطایی بزند نمونه دیگری از موشک‌ها و پهپادها به سمتشان شلیک خواهد شد
  • آمادگی نیروهای مسلح کشور برای پاسخگویی خطای دشمن